همانند هر صنعتی، صنعت کامپوزیت نیز زمانی که شما برای اولین بار با آن مواجه میشوید و یا آغاز به کار میکنید، میتواند مکانی گیج کننده و مبهم باشد. ابزارآلاتی که بکار میروند، کارها و فرایندهایی که انجام میشوند، همه میتوانند سوالاتی را در ذهن شما به وجود بیاورند.
بنابراین گروه پلی کامپوزیت بر آن شد تا رایجترین اصطلاحات و واژههایی که در صنعت کامپوزیت بکار برده میشوند را جمع آوری کرده و توضیحاتی مختصر و کاربردی را برای هر یک از آنها فراهم آورد. امیدواریم این واژهنامه به همه علاقهمندان صنعت و تکنولوژی کامپوزیت کمک کند تا درک بهتری از فرایندها و مواد کامپوزیتی پیدا کرده و در بهبود تولیدات و نوآوریهایشان مؤثر باشد.
این واژهنامه همیشه در حال گسترش است…
حرف مورد نظر خود را انتخاب کنید:
الف
آرامید (Aramid)
الیاف پلی آمید آروماتیک دارای خواص زیادی از قبیل مقاومت دمایی و مقاومت در برابر شعله و خواص الکتریکی بالا هستند.
اتصالات عرضی (Crosslinking)
به وجود آمدن اتصالات مابین زنجیرهای مولکولی. این اتصالات در رزینهای ترموست تشکیل میشود. برای مثال مونومرهای استایرن در رزین پلیاستر به عنوان عامل اتصالات عرضی عمل میکنند.
اتوکلاو (Autoclave)
یک مخزن بسته و آب بند که اجازه اعمال فشار و حرارت مورد نیاز برای تولید مواد کامپوزیتی را می دهد.
افزودنی (Additive)
هر ماده ای که به مواد دیگر اضافه می شود را افزودنی گویند، افزودنیها معمولا برای بهبود خواص استفاده میشوند، مانند نرم کننده ها، آغازگرها، تثبیت کننده های نور، بازدارنده ها، تاخیر اندازهای شعله و …
الیاف پیوسته (Continuous Roving)
الیاف موازی پوشش داده شده با سازگارکننده که به صورت تک رشته یا چند رشتهای تجمیع شده و حول یک قرقرهی استوانهای پیچیده شدهاند. این الیاف میتوانند به عنوان تقویتکنندههای پیوسته در پارچههای بافتهشده، فرآیند رشتهپیچی، فرآیند پالتروژن، پیشآغشتهها و یا قالبهای با استحکام بالا استفاده شوند. همچنین میتواند به صورت الیاف خرد شده باشد.
الیاف خرد شده (Chopped Strand)
روینگهای پیوستهای که جهت استفاده در حصیرها، فرآیند اسپری کردن و یا قالبگیری به طولهای کوچکتر خرد میشوند.
الیاف شیشه گرید E
الیاف شیشه بروسیلیکات، نوعی از الیاف شیشه پرکاربرد در پلاستیکهای تقویتشده. به خاطر مقاومت الکتریکی بالا برای صفحات الکتریکی مناسب میباشد.
الیاف کربن (Carbon Fiber)
لیف تقویتکننده مهمی که به خاطر وزن پایین، استحکام و سفتی بالایش شناخته شده است. این لیف معمولاً از طریق پیرولیز مادهی اولیهی لیف(اغلب پلی اکریلونیتریل(PAN) یا رایان) در یک اتمسفر خنثی تولید میشود.
ب
بریدر (لایه تنفسی) (Breather)
یک پارچه بافته نشده، که میتواند مثلا از جنس شیشه باشد، که به عنوان یک مسیر خلاء پیوسته بر روی قطعه عمل می کند اما در تماس با رزین قرار نمی گیرد. پس از اتمام فرآیند پخت برداشته می شود و بنابراین بخشی از کامپوزیت نهایی نیست.
بگینگ (Bagging)
اعمال یک لایه نفوذ ناپذیر از فیلم روی مواد کامپوزیتی و آب بند کردن آن روی لبه قطعه جهت ایجاد خلأ و مکش رزین به داخل الیاف.
بوبین (Bobbin)
قرقرهای که روی آن الیاف پیچیده شده است. این الیاف بصورت نخ بوده و میتواند دارای جنس های متفاوتی باشد.
به هم فشردهسازی (compaction)
به کار بردن کیسه خلأ و ایجاد خلأ موقت جهت خارج کردن هوای محبوس و فشردهتر کردن لایهها.
بی ام سی (BMC)
ترکیبی است که در آن رزین گرماسخت با تقویت الیاف، پرکننده ها و غیره با هدف دستیابی به یک ترکیب چسبنده و ویسکوز جهت فشرده سازی یا قالب گیری تزریقی مخلوط می شود.
بیس فنل-آ (Bisphenol A)
ماده ای که از واکنش تراکمی دو مولکول فنول با استون ایجاد میشود. این پلی هیدریک فنل در واکنش با اپی کلروهیدرین به تولید رزین اپوکسی میانجامد.
پ
پارچه بافته نشده (Fabric, Nonwoven)
مادهای که از الیاف یا نخهای تابیده بدون درهم تنیدگی یا درهم بافتگی تشکیل شده است.
پارچهی بافته شده (Woven)
مادهای که از درهم تنیدگی نخهای تابیده شده، الیاف و رشتهها با کمک فرآیند بافندگی تهیه میشود.
پارچه بلیدر (Bleeder Cloth)
یک لایه غیرساختاری از مواد مورد استفاده در ساخت قطعات کامپوزیت است که به گاز (هوا) و رزین اضافی موجود در قطعه، در طول فرایند پخت اجازه خروج میدهد. پارچه بلیدر پس از تکمیل فرآیند پخت قطعه کامپوزیتی، حذف می شود.
پخت (Cure)
تغییر خواص رزین ترموست به صورت برگشتناپذیر با واکنشهای شیمیایی نظیر واکنشهای تراکمی، بستهشدن حلقه یا افزودن حلقه را اصطلاحاً پخت رزین مینامند. پخت میتواند با افزودن عوامل پخت(عامل ایجاد اتصالات عرضی)، در حضور یا عدم حضور کاتالیست و یا حرارت.
پلاستکهای تقویتشده با الیاف (Fiber Reinforced Plastics-FRP)
یک اصطلاح عمومی برای مواد کامپوزیتی یا قطعاتی است که متشکل از ماتریس رزین و الیاف تقویتکننده نظیر شیشه یا الیافی که دارای استحکام یا سختی بالاتری ار رزین است. FRP غالباً برای پلاستیکهای تقویتشده با الیاف شیشه به کار می رود.
پیل پلای (peel ply)
پارچهای عموماً از جنس داکرون یا رایون است که در صورت نیاز قبل از فیلم سوراخدار روی قطعه کامپوزیتی قرار میگیرد. جذب رزین اضافه و انتقال آن به بلیدر و همچنین ایجاد سطحی صاف و یکنواخت و آماده برای اتصال مجدد از کاربردهای این پارچه میباشد.
ت
ترک (Crazing)
شکافهای ریزو ظریفی که در یک شبکه، در سطح یا زیر سطح خارجی ماده پلاستیکی گسترش مییابد.
تفنگ خرد کننده الیاف (Chopper Gun)
ابزار مخصوصی که در تهیه قطعات پلاستیکی تقویتشده استفاده میشود. برای برش شیشه و اسپری کردن رزین و کاتالیست به طور همزمان بر سطح قالب به کار میرود.
تنش ناشی از پخت (Cure Stress)
تنش داخلی باقیمانده که در طول چرخه پخت یک ساحتار کامپوزیتی ایجاد می شود.به طور معمول این پدیده زمانی اتفاق می افتد که اجزای مختلف آغشته به رزین دارای ضریب انبساط حرارتی متفاوتی باشند.
ث
ج
جهت الیاف (Fiber Direction)
جهت یا تراز محور طولی یک لیف که با توجه به محور مرجع تعیین شده است.
چ
چرخهی پخت (Cure Cycle)
چرخهی زمان، دما و فشار که برای پخت رزینهای ترموست در سیستم پیشآغشته استفاده میشود.
ح
حباب هوا (Air-Bubble Void)
هوای وارد شده به داخل رزین یا الیاف تقویت شده که درون قطعه محبوس شده است و به شکل کروی است را void یا حباب هوا گویند که به دلیل تمرکز تنش در آن مناطق، موجب کاهش استحکام قطعه میشود.
حفره (Cavity)
فضاهای داخلی یک قالب که رزین یا دیگر مواد قالبگیری در آن ریخته یا تزریق میشود. قسمت مادگی یک فالب. بخشی از قالب که مواد قالبگیری را محصور میکند. بسته به تعداد این فرورفتگیها، قالبها به صورت قالبهای تک حفره یا چند حفره طراحی میشوند.
خ
خروجی ریز هوا (Air Vent)
خروجی کوچک هوا که برای جلوگیری از جذب یا خروج گازها بکار میرود.
د
دمای پخت (Curing Temperature)
دمایی که در آن مادهی تحت قالبگیری، تحت اکستروژن، مادهی تقویتشدهی آغشته به رزین، چسب و … فرآیند پخت خود را طی میکند.
دنیر (Denier)
یک سیستم عددی برای نخ تابیده یا لیف که در نخ تابیده بیانگر جرم ۹۰۰۰ متر از نخ برحسب گرم.
ذ
ر
رزین آمینی (Amine Resins)
رزینی است مصنوعی که مشتق شده از واکنش اوره، تیو اوره، ملامین یا ترکیبات متصل به آلدئیدها (به ویژه فرمالدئید).
رشته پیچی محوری (Axial Winding)
نوعی فرایند رشته پیچی است که در آن، الیاف موازی محور دستگاه میباشند.
رشته پیچی دو محوری (Biaxial Winding)
نوعی از فرایند رشته پیچی است که در آن الیاف بصورت دوار روی محور دستگاه بصورت منظم در کنار هم قرار میگیرند.
رشته لیف پیوسته (Continuous Filament)
تقویتکنندهای با قطر اندک که منعطف بوده و طول نامحدودی دارند.
ز
زمان پخت (Curing Time)
دورهی زمانی که طی آن قطعه تحت حرارت، فشار یا هر دو قرار گرفته تا رزین پخت شود. فاصلهی زمانی بین لحظهی متوقف شدن حرکت بخشهای متحرک قالب تا لحظهی برداشتهشدن فشار از روی قالب. پخت بیشتر پس از خروج قالب از شرایط حرارت و فشار اتفاق میافتد.
ژ
س
سلول (Cell)
در یک هستهی ساختار لانه زنبوری، یک سلول در واقع یک واحد سازنده ساختار لانه زنبوری است که معمولاً به شکل ششضلعی میباشد.
سی اف آر پی (CFRP)
پلاستیکهای تقویت شده با الیاف کربن.
ش
شتاب دهنده (Accelerator)
ماده ای که هنگام مخلوط شدن با رزینی که کاتالیزور به آن افزوده شده، واکنش شیمیایی بین کاتالیزور و رزین را سرعت میبخشد؛ این فرایند عمدتاَ در پلیمریزاسیون رزینها یا ولکانیزه لاستیکها انجام میشود. نمونههای آن را میتوان دی اتیل آنیلین، نفتانات کبالت و اُکتوات کبالت نام برد.
ص
ض
ط
ظ
ع
عامل ضد الکتریسیته ساکن (Anti-Static Agents)
عواملی که به مواد مورد نظر در حین قالبگیری یا بر روی سطح آن پس از تولید اضافه میشوند و باعث افزایش هدایت الکتریکی از سطح قطعه (بنابراین مانع از پایداری گرد و غبار) میشوند.
عامل جفت کننده (Coupling Agent)
هر مادهی شیمیایی که امکان واکنش با هر دو فاز تقویتکننده و ماتریس را در یک کامپوزیت دارد تا یک اتصال قوی را در سطح مشترک آنها تشکیل دهد/ عامل اتصال.
عامل پخت (Curing Agent)
عامل کاتالیستی یا واکنشدهندهای که با اضافهشدن به رزین موجب پلیمریزاسیون و یا پخت رزین میشود.
غ
ف
ق
قابلیت خرد شدن (Choppability)
سهولت خردشدن یا برش دادن الیاف به طول یکنواخت.
قالب تماسی (Contact Molding)
یک فرآیند برای قالبسازی پلاستیکهای تقویتشده که در آن تقویتکنندهها و رزین در قالب قرار میگیرد. پخت در دمای اتاق با استفاده از سیستم پیشبرندهی کاتالیست یا با کمک حرارت در یک فر انجام شده و فشار اضافی لازم نمیباشد.
قالب فشاری (Compression Mold)
قالبی که باز بوده و مواد درون آن قرار گرفته و مواد را با کمک حرارت و فشار ناشی از بسته بودن قالب شکل میدهد.
قالبگیری فشاری (Compression Molding)
تکنیک شکلدهی در پلاستیکهای ترموست که در آن قطعهای را با قرار دادن الیاف و رزین در حفره قالب باز، بستن قالب و اعمال حرارت و فشار تا پخت مواد و دستیابی به شکل نهایی، شکل میدهند.
قفسه الیاف (Creel)
یک دستگاه برای نگهداشتن تعداد مورد نیاز از توپهای روینگ یا نگهداری بستهبندیها در شرایط مناسب جهت باز شدن و برداشت لز آنها برای انجام مرحلهی بعدی فرآیند.
قطر الیاف (Fiber Diameter)
این واژه بیانگر قطر الیاف شیشه پیوسته میباشد. قطر آنها به شدت به هدف از استفاده کردن از آنها وابسته است. برحسب میکرون یا اینچ بیان میشود.
ک
کاتالیست (Catalyst)
مادهای که سرعت واکنش شیمیایی را تغییر میدهد بدون اینکه ترکیب آن دستخوش تغییرات دائمی شده و یا بخشی از ساختار مولکولی محصول را به وجود آورد. مادهای که در مقایسه با دیگر مواد واکنش به مقدار کمی استفاده میشود اما سرعت فرآیند پخت را به طور قابل ملاحظهای بالا میبرد.
کامپوزیت (Composite)
مادهی همگنی که از ترکیب دو یا چند مادهی دیگر(یک پرکننده یا عامل تقویتکننده و عامل اتصال سازگار با ماتریس) برای دستیابی به به خواص و مشخصات ویژه تهیه میشود. کامپوزیتها براساس شکل وفرم اجزای ساختاری خود طبقهبندی میشوند. کامپوزیتهای لایهای(Laminar) تشکیل شده از اجزای لایهای، کامپوزیتهای ذرهای(Particular) که فاز پخششوندهی آن ذرات کوچک هستند، کامپوزیتهای لیفی(Fibrous) که فاز پخششوندهی آن الیاف هستند. کامپوزیتهای ورقهای(Flake) که در آن فاز پخش شونده ورقههای کوچک صاف است. کامپوزیتهای اسکلتی(Skeletal) که شامل ماتریس اسکلتی پیوسته پرشده با مادهی دومی میباشند.
کربن/کربن (Carbon/Carbon)
کامپوزیتی متشکل از الیاف کربن در یک ماتریس کربنی
کوپلیمر (Co-Polymer)
رزینی که طی فرآیند کوپلیمریزاسیون تهیه میشود، فرآیندی که در آن مولکولهای غیر مشابه به ترتیبی متناوب در یک زنجیر مرتب شدهاند.
کیسه قالبگیری (Bag Molding)
فرایندی که در آن ترکیب مواد در قالب با استفاده از فشار سیال یا گاز از طریق یک غشای انعطاف پذیر انجام می شود.
گ
گرمازا (Exoterm)
آزادسازی یا انتقال حرارت در طول فرآیند پخت یک مادهی پلاستیکی.
ل
لایه گذاری دوجهته (Bi-Directional Laminate)
قرار دادن الیاف تقویت کننده کامپوزیت در دو جهت مختلف
م
مرحله اول پخت رزین (A-Stage)
مرحله اولیه پخت رزینهای ترموست میباشد که در آن، رزین مورد نظر هنوز مایع بوده و قابل اشتعال است.
مرحله دوم پخت رزین (B-Stage)
مرحله میانی واکنش پخت شدن رزینهای ترموست است که در این حالت رزین در دمای محیط جامد بوده اما در صورت حرارت دیدن مایع میشود، همچنین قابل حل شدن در حلال خاص خود میباشد. در این مرحله برای استفاده از رزین، آن را پیش گرم میکنند تا استفاده از آن تسهیل گردد و آماده اعمال در قالب و پخت نهایی شود.
مرحله سوم پخت (C-Stage)
آخرین مرحلهی پخت رزین ترموست که طی آن ماده در حلالهای رایج غیر محلول و غیر قابل ذوب میشود.
مقدار خاکستر (Ash Content)
مقدار مادهی باقیمانده پس از آنکه یک مادهی تقویتشده سوزانده میشود یا تحت حرارت زیاد قرار میگیرد.
معیار بالک (Bulk Factor)
نسبت حجم یک ترکیب قالب گیری خام، تقویت کننده یا پودر پلاستیکی به حجم جامد قطعه تولید شده نهایی را معیار بالک میگویند. به زبان ساده تر، نسبت حجم هر کدام از اجزای بکار رفته در ساخت یک قطعه پلیمری به حجم همان جزء در قطعه پس از تولید را معیار بالک یا bulk factor گویند. روش دیگر محاسبه معیار بالک به این صورت است که نسبت دانسیته قطعه تولید شده به دانسیته ظاهری ماده مورد نظر.
میزان جعد الیاف (Crimp)
میزان مجعد بودن الیاف که تعیینکننده میزان در همتنیدگی آنهاست.
مقدار الیاف (Fiber Content)
مقدار الیاف موجود در کامپوزیت که به صورت درصد کسر وزنی یا کسر حجمی در کامپوزیت بیان میشود.
ن
نسبت ابعادی (Aspect Ratio)
نسبت طول به قطر الیاف
و
وزن واحد سطح (Areal Weight)
وزن الیاف در واحد سطح پارچه
ورقه ورقه شدن (Delaminate)
جداسازی یک مادهی پلاستیکی ورقهای در امتداد صفحات ورقههایش. جداسازی فیزیکی یا از بین رفتن اتصال بین ورقهها.
ه
هسته (Core)
قسمت مرکزی یک ساختار ساندویچی که به سطح یا پوستهی ساختار ساندویچی متصل است. همچنین بخشی از یک قالب پیچیده که قطعات زیرین را شکل میدهد.